تصویری ماندگار از بیعتی جاودانه /چند شاخه گل تقدیم به قهرمان خانواده
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۶۸۳۵۰
گروه زندگی_هانیه ناصری:زنگ در به صدا درآمد. نیم ساعت پیش بود که دختر یکی یکدانه خانه تماس گرفت و گفت در راه است. با این حساب مادر شک نداشت خود اوست. مثل همیشه از شوق دیدار نوه کوچولو دست و پایش را گم کرده بود. البته شوق ماجرایی هم که در راه بود حالش را چند برابر بهتر کرده بود.
* فرصتی برای بوسیدن دست های پدر
از آن روزهایی که مرد خانهاش آفتابنزده از خانه بیرون میرفت و خودش با عشق لقمهای نان و عسل برایش میگرفت و آن را در کیسه میپیچید، از آن روزهایی که لباسهایش را اتو میکرد و کفشهای مشکی مردانهاش را با تمام عشق واکس میزد، از همان روزهایی که چشمانتظار شنیدن صدایش از پشت تلفن و دیدن رویش بعد از مأموریتهای گاهگاه مینشست، از همان روزها که تمام ابهتش را در لباس نظامی به نظاره مینشست و به مردانگی و غیرتش افتخار میکرد، از تمام آن روزها منتظر بود فرصتی پیش بیاید تا تمام قدردانی اش را نثار وجود یگانه مرد زندگیاش کند و حالا دختر واسطهای شده تا او حرفهای سالهای سال را در نگاه و لبخندش بیاورد و همراه با همه اعضای خانواده،دستان پرمهر و زحمتکش پدر را ببوسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*یک پیشنهاد خوب از داماد خانواده
پیشنهاد داماد خانواده بود. اینکه چرا تا امروز به فکر اهل خانه نرسیده بود و کنار همه قدرشناسی ها و افتخار کردنها به ساحت مقدس پدر و لباس پر ابهت نظامیاش حواس کسی به این یکقلم نبود، جای بسی تعجب است! اما تلنگر داماد خانواده بهعنوان یک عضو جدید قابل تحسین بود. شاید نقل همین حرف و مثل باشد که هر چیز که پیش چشممان است آن را نمیبینیم. چه روزها و شبهایی که دورهمی خانوادگی با خاطرات شیرین پدر از نقلونبات هم شیرینتر میشد و اهل خانهای که جز روزهای تلخ و شیرین انقلاب را ندیده بودند با کلام پدر صفحات تاریخ را یکبهیک ورق میزدند و حالا یک دستهگل بهانه تکرار تمام آن روزها بود.
*بهانه ای به قدر چند شاخه گل
هیچوقت آنقدر خوشحال او را ندیده بودند. چینوچروکهای گونهها و پیشانیاش صاف شده و لپهایش از زیر ریشهای سفید گل انداخته بود. انگار دهها سال جوان شده باشد، لبخند نصفه و نیمهاش همراه با برق چشمهای میشی رنگ او، غرور سالیان سالش را زیر سوال برده بود. اصلاً باورکردنی نبود که یک دستهگل به کوچکی چند شاخه رز سفید و قرمز آنقدر خوشحالش کند! اما با آنکه فکرش را هم نمیشد کرد، همین چند شاخه گل سفره دلش را باز کرد و تمام خاطرات را پیش چشمش به تصویر کشید.
*همه گفتنی ها را در یک کلام گفت
خبردار ایستاده بود و گلها را هر از چندگاهی به سمت صورتش می برد و یواشکی عطرشان را به مشام می کشید. نه از غرور و تکبر که از غرور پدرانه ای که می خواست شادی و شعف از قدرشناسی و دست بوسی اش را پنهان کند. و آخر سر هم کاری کرد کارستان! دسته گل را به طرف خانم خانه گرفت. بانوی مهربان و زحمت کشی که تمام حرفهای گفتنی را در یک جمله نثارش کرد:«در تمام این موفقیت ها خانم عزیز ما هم سهیم هستند.»
*بیعتی به رسم ولایت مداری و ولایت پذیری
روز نوزدهم بهمن روز بیعت نیروی هوایی با رهبر عزیزشان بود. امامی که به فرماندهی او و به رسم ولایت مداری و ولایت پذیری از او، شانه به شانه ایستادند و در یک حرکت تاریخی بیعتشان را با آرمانهای اسلام و انقلاب در تصویری زیبا جاودانه کردند. راستی بین خودمان بماند! رسم زیبای قدرشناسی دختر که آغاز شد هرسال چشمهای پدر به در بود و دلتنگ عطر گلهای مهربانی و عاشقی او و حالا شاخه های رز سفید و قرمز مرد قهرمان، نصیب سنگ مرمری می شود که نام بلند او بر پیکرش حک شده است. در حالی که شاخه های خشکیده از رزهای سفید و قرمز در اتاق تنهای پدر، دلتنگ قهرمان مهربان خانواده هستند رسم دختر تا ابد ادامه خواهد داشت!
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: 19 بهمن نیروی هوایی امام خمینی ره دهه فجر آن روزها چند شاخه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۸۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو روحانیت مبارز: بَرجمان از خرجمان بیشتر است
به گزارش «تابناک» به نقل از رویداد ۲۴، سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم گفتگوی اکرمی با رویداد ۲۴، را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.